اوایل مرداد امسال مسئولان بازرسی اداره ثبت اسناد شمیرانات با کلانتری 105 تهران تماس گرفتند و از ارائه یک سند جعلی ملکی به این اداره خبر دادند. بررسیها نشان میداد این سند جعلی در اختیار زنی به نام مریم بوده است، بنابراین وی به اداره پلیس دعوت شد و تحت بازجویی قرار گرفت.
زن جوان که تصور نمیکرد سندی که در اختیار او بوده جعلی باشد، در جریان تحقیقات به ماموران گفت: مدتی قبل مردی به اسم مجتبی که از دوستان یکی از بستگانم بود به خواستگاریم آمد. من قبلا یک بار ازدواج کرده بودم اما بعد از جدایی از همسرم، به همراه فرزند خردسالم تنها زندگی میکردم. برای همین وقتی دیدم مجتبی فرد قابل اعتمادی است، تصمیم گرفتم به خاطر آینده فرزندم با او ازدواج کنم اما برای تامین آینده فرزندم، قبل از ازدواج شرط و شروطی تعیین کردم.
مجتبی مدعی شد که حاضر است برای اثبات علاقهاش به من، 3 دانگ از یک ملک باارزش را به نامم کند و به این ترتیب ما به عقد هم درآمدیم. زن جوان ادامه داد: بعد از اینکه به عقد مجتبی درآمدم، او هر روز با یک ماشین به در خانه ما میآمد و میگفت که از کارمندان یکی از ارگانهای دولتی است. من هم با دیدن بیسیمی که همیشه همراهش بود، حرفهایش را باور کرده بودم و فکر میکردم که همسر ایدهآلی نصیبم شده است.
این زن افزود: بعد از ازدواج با مجتبی، از وی خواستم به قولی که درباره انتقال 3 دانگ سند ملکی داده بود، عمل کند. او هم با دادن وکالت نامه و یک سند ملکی از من خواست به دفترخانه بروم و 3 دانگ سند را به اسم خودم کنم. من هم بیخبر از همه جا، سند را به دفترخانه بردم اما حالا که به اداره پلیس آمدهام فهمیدهام که سندی که مجتبی به من داده جعلی بوده و او سر من کلاه گذاشته است.
بعد از اظهارات زن جوان، پرونده در اختیار اداره 13 پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و تحقیقات برای شناسایی و دستگیری مجتبی که احتمال میرفت یک جاعل و کلاهبردار حرفهای باشد، شروع شد. بررسیها نشان میداد که این مرد نه تنها با استفاده از سند جعلی، همسرش را فریب داده بلکه تمامی مدارک شناسایی که هنگام عقد ارائه کرده هم قلابی بودهاند. با این اطلاعات، جستوجو برای دستگیری متهم ادامه یافت اما این مرد بدون بر جا گذاشتن ردی از خودش ناپدید شده بود.
شناسایی در زندان
با گذشت چند ماه از این ماجرا، سرانجام ماموران به سرنخهایی دست یافتند که نشان میداد مجتبی مدتی قبل به اتهام حمل موادمخدر دستگیر شده و با حکم شعبه دوم دادسرای انقلاب اسلامی در زندان قزلحصار بهسر میبرد.
بنابراین وی از زندان به اداره آگاهی انتقال یافت و در بازجوییها به فریب زن جوان و کلاهبرداریهای میلیونی اعتراف کرد.
او گفت: بعد از فریب زن جوان و ازدواج با او، قصد کلاهبرداری از وی را داشتم اما قبل از آن، 5 واحد آپارتمان را با چکهای جعلی خریداری کرده بودم و میخواستم با کمک یک جاعل حرفهای اسناد ملکی و مردی که در یکی از دفاتر ثبت اسناد کار میکرد، این واحدها را به فروش برسانم که قبل از اجرای نقشهام به خاطر همراه داشتن موادمخدر دستگیر شدم و به زندان افتادم.
سرهنگ رهبریان، معاون مبارزه با جرایم خاص و رایانهای پلیس آگاهی تهران، با بیان این خبر گفت: با توجه به فعالیتهای مجرمانه مجتبی، احتمال اینکه وی از افراد زیادی با شگردهای مختلف کلاهبرداری کرده باشد، وجود دارد. به همین دلیل قاضی پرونده دستور چاپ عکس بدون پوشش چهره او را در روزنامهها صادر کرده و از شاکیان احتمالی خواسته است برای طرح شکایت به اداره 13 پلیس آگاهی تهران یا شعبه دوم بازپرسی در دادسرای ناحیه 6 مراجعه کنند.